جدول جو
جدول جو

معنی علی مرتضی - جستجوی لغت در جدول جو

علی مرتضی
(عَ مُ تَ ضا)
ابن عبدالحمید بن فخار بن معد موسوی حلی. مشهور به مرتضی. فقیه و نسب شناس و اخباری متوفی در حدود سال 760 هجری قمری او راست: الانوار المضیئه فی أحوال المهدی. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
علی مرتضی
(عَ لی یِ مُ تَ ضا)
لقب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است. رجوع به علی (ابن ابی طالب...) شود:
بدانسان که گوئی علی مرتضی
همی برکشد ذوالفقار از نیام.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ مَ)
ابن عثمان بن یعقوب بن عبدالحق مرینی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به المنصور باللّه و مشهور به سلطان أکحل (به سبب سیه چرده بودن). دهمین سلطان از بنی مرین در مراکش بود و در سال 732 هجری قمری به سلطنت رسید. رجوع به ابوالحسن مرینی و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 126. جذوهالاقتباس ص 291. الاستقصاء ج 2 ص 57. الحلل الموشیه ص 134. اللمحه البدریه ص 92. دائره المعارف الاسلامیه ذیل ’بنومرین’. معجم الانساب زامباور (بنومرین بفاس). ترجمه مقدمۀ ابن خلدون ج 1 صص 44-48
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَرْ وَ)
ابن عبدالله بن مبارک مروزی. مکنی به ابوالحسن. صوفی و شاعر بود و در سال 519 هجری قمری درگذشت. او را قصیده ای است در ظاء و شرح آن. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1343 و هدیه العارفین ج 1 ص 696)
ابن حسین مروزی حنفی. ملقب به علاءالدین. فقیه متوفی در سال 452 هجری قمری او راست: الجامع فی الفقه. (از هدیه العارفین ج 1 ص 689)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ عَ)
ابن فضل الله بن محمد مرعشی شافعی. فقیه بود و در سال 1134 هجری قمری درگذشت. او راست: مواهب العزیز فی شرح الوجیز للغزالی، در فروع فقه شافعی. (از معجم المؤلفین)
ابن جمال الدین بن محمدابراهیم بن شمس الدین بن مجدالمعالی قوام الدین مرعشی مدارسی. متوفی در سال 1376هجری قمری او را تعالیقی است. (از معجم المؤلفین)
(علی نواب...) ابن سلطان العلماء مرعشی فقیه قرن یازدهم هجری قمری است. اوراست: شرح القواعد، در فقه. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ صَ)
ابن خلیل مرصفی یا مرصفاوی مصری مدنی شافعی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. صوفی متوفی در سال 930 هجری قمری او راست: 1- کشف غوامض المنقول فی مشکل الاّیات و الاّثار و أخبار الرسول. 2- مبانی الطریق فی مبادی التحقیق. 3- المقنعو المورد العذب لمن یشرب و یکرع. 4- المنفرجه. 5- منهج السالک الی أشرف الممالک. (از معجم المؤلفین از الکواکب السائرۀ غزی ج 1 ص 269 و کشف الظنون ص 1869 وایضاح المکنون ج 2 ص 549 و هدیه العارفین ج 1 ص 742)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مُ)
ابن محمد بن مرادبن علی بخاری الاصل دمشقی حنفی نقشبندی. مشهور به مرادی. ادیب و شاعر و نویسنده بود. در سال 1132 هجری قمری در دمشق متولد شد و عهده دار افتاء حنفی شد و در سال 1184 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- اقوال الائمه العالیه فی احکام الدروز و التیامنه. 2- دیوان شعر. 3- الروض الرائض فی عدم صحه نکاح اهل السنه للروافض. 4- القول المبین الرجیح عند نقد العصبات تزویج اولی الارحام صحیح. و نیز او را آثار نثری بسیاری است. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِاُ تُ)
ملقّب به عمادالدین و مشهور به العادل (علی الپی...). یازدهمین تن از امرای ارتقیۀ ماردین است. که در سال 712 هجری قمری حکومت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 151) (از معجم الانساب زامباور ص 345)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ)
ابن اسماعیل اندلسی مرسی ضریر. مشهور به ابن سیده و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن سیده و علی (ابن سیده...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِمُتْ تَ)
ابن حسام الدین بن عبدالملک جونفوری هندی. مشهور به متقی و ملقب به علاءالدین. نام او در الاعلام زرکلی به صورت ’علی بن عبدالملک بن حسام الدین...’ آمده است. وی در فقه و حدیث و وعظ دست داشت. اصل او از جونفور هند بود و در سال 885 هجری قمری در رهانفور، از شهرهای دکن هند متولد شد و پس از چندی در مدینه سکونت گزید و دیر زمانی نیز در مکه اقامت کرد و درسال 975 در این شهر درگذشت. او راست: 1- ارشادالعرفان و عبارهالایمان. 2- البرهان الجلی فی معرفه الولی. 3- الرق المرقوم فی غایات العلوم. 4- کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال. 5- المواهب العلیه فی الجمع بین الحکم القرآنیه و الحدیثیه. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ فَ رَ)
ابن عبدالقادر حسنی شامی قاهری ازهری شافعی. مشهور به سید فرضی و ملقب به نورالدین. وی حکیم و ریاضیدان و عالم فرایض بود. در اصل از مردم شام به شمار می رفت. در حدود سال 808 هجری قمری در قاهره متولد شد و در سال 870 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- عین المسموع فی شرح المجموع للکلائی، در فرائض. 2- الفوائد الجلیله فی حل الفاظ الوسیله، در حکمت. 3- الفوائد الربانیه فی شرح المبتکرات الحسابیه. (از معجم المؤلفین از الضوء اللامع سخاوی ج 5 ص 242 و ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 132)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مُرْ ری)
ابن عبدالقادر بن سودۀ مری. مکنی به ابوالحسن. شاعر متوفی در سال 1333 هجری قمری او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا